• وبلاگ : جمعه هاي سوت و كور
  • يادداشت : شايد آن روز كه سهراب نوشت...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    ديروز جاتون خالي حرم امام رضاي مهربون بودم
    مردمک چشمامو باز کردم همه ي اونايي که دوستشون داشتمو بين بارون چشام ديدم و گذاشتمشون رو تخم چشام و به آقا گفتم : آقاي مهربان و رئوفم به حق اين خوبا جواب همه رو بده و به منم يه نيگاه بنداز
    به يادتون بودم و دعاتون کردم
    يادتون نره
    ما را دعا ...
    يا علي [گل][گل][گل]