• وبلاگ : جمعه هاي سوت و كور
  • يادداشت : مهدي يه روزي ميرسه...
  • نظرات : -8 خصوصي ، 35 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    گفتي پَر و باريد باران پرستو
    باران شب باران بو باران شب بو

    گفتي مِي و آماده شد قه قه بخندد
    آن کوزه ي سرشار مستي کنج پستو

    ماندي نگاهي کردي و خنديد چشمت
    رفتي به راه افتاد رد پاي آهو

    تو بر لب بام آمدي اي نازنين …يا
    باريده است از آسمان باران گيسو

    نقش زلال توست هر جا آب و کاشي است
    فرقي ندارد شيخ لطف الله و خواجو

    يک دست دستاري که پيچيده است در باد
    يک دست کشکولي کزو سررفته يا هو

    بر خاک بسپارش به رسم خاکساري
    يک لاقبا مانده است اي درويش تا او
    [گل][گل][گل][گل]

    سلام
    خيلي وقته دست به قلم نشدي

    من منتظرم
    خبرم كن
    من آپم
    بيا پيشم
    يا علي